به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما ،روزیازدهم محرم ۶۱ آغاز مصیبت اهل بیت امام حسین علیه السلام است و آغاز سفر کاروان اسرا بسوی کوفه.
یازدهم ماه محرم سال شصت و یک هجری قمری، روز بعد از عاشورا و روز مصیبت و غم اهل بیت امام حسین علیه السلام بود. روزی بود که سپاهیان
کوفه به امر عمر بن سعد کشتگان خود را دفن کردند، ولی شهدای کربلا را بدون کفن و دفن رها کردند و اهل بیت امام حسین علیه السلام و دیگر اسرای کربلا را به سمت کوفه حرکت دادند و در کوچههای شهر کوفه گرداندند و سپس به نزد عبیدالله بن زیاد در قصر دارالاماره وارد کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از مصیبتهای جانسوز روز یازدهم این بود که هنگام حرکت کاروان اسرا، آنها را از میان قتلگاه عبور دادند که داغ اسرا با دیدن اجساد شهدا تازه شده و صدای شیون و گریه آنها بلند شد. ۱ - حرکت دادن اسرا به سمت کوفه پس از شهادت امام حسین علیه السلام در عاشورای سال شصت و یک هجری، عمر بن سعد به همراه یارانش تا ظهر روز یازدهم محرم در سرزمین کربلا ماندند و به جمعآوری و تدفین کشتگان خود پرداختند. آنگاه در حالیکه اجساد بی سر و مطهر امام علیه السلام و یارانش را بر روی زمین رها کرده بودند، بانگ الرحیل سر داده زنان و دختران سالار شهیدان را که امانتهای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در میان امتش بودند را در برابر دیدگان هزاران دشمن با رویی گشوده و بدون چادر و پوشش بر شترهای برهنه و بیجهاز سوار کردند و همانند اسیران ترک و روم و در حالیکه در اوج مصیبت و غم و اندوه به سر میبردند به سوی کوفه حرکت کردند. ۲ - عبور دادن اسرا از قتلگاه به دستور عمر بن سعد سپاه کوفه کاروان اسرا را از میان قتلگاه عبور دادند. در برخی از منابع آمده که عبور اسرا از میان قتلگاه به درخواست خود اسرا بوده است. در پی این اقدام ناجوانمردانه، داغ اهل بیت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم تازه شد و صدای شیون و زاری آنان به آسمان برخاست. ۲.۱ - روایت یکی از سپاهیان از قرة بن قیس تمیمی در برخی روایات نام راوی محمد بن مسلم ذکر شده است. -که خود یکی از سپاهیان عمر بن سعد و از حاضرین در میدان کربلا بود- روایت شده که میگفت: «پس از عبور کاروان اسرا از میان قتلگاه، زنان اهل بیت علیهمالسّلام را دیدم که وقتی بر کشته حسین علیهالسّلام و اهل بیتش گذشتند، شروع به شیون و زاری کردند و به صورتهای خویش میزدند. پس سوار بر اسب از کنارشان گذشتم. ۲.۱.۱ - سخنان حضرت زینب قرة بن قیس در ادامه میگوید: من هر آنچه را فراموش کنم، سخنان زینب سلاماللهعلیها، دختر فاطمه سلاماللهعلیها را فراموش نخواهم کرد، زمانی که بر کشته برادر خویش گذشت، میگفت: «وا محمداه، وا محمداه، فرشتگان آسمان بر تو درود میفرستند، این حسین (تو) است که با تنی پاره پاره و آغشته به خون در این دشت افتاده است، یا محمداه، اینها دختران تو هستند که به اسارت میروند و کسانی که باقی ماندهاند، این کشتگانند که بیسر و عریان بر زمین افتادهاند و باد بر آنها میوزد.» «این، پسر توست، با سر بریده از قفا نه گم شدهای است که به بازگشتش امید باشد، و نه زخمی است که مداوایش کنند.» ۲.۱.۲ - گریه دوست و دشمن زینب سلاماللهعلیها پیوسته از این سخنان میگفت تا اینکه به خدا سوگند، دوست و دشمنی را باقی نگذاشت، مگر آن که همه از سخنانش به گریه افتادند. من حتی اشک بعضی از سپاهیان را دیدیم که بر سم اسبانشان فرو میریخت. ۲.۲ - عزاداری دختر امام حسین علیهما السلام سپس سکینه سلاماللهعلیها دختر امام حسین علیهالسّلام پیش آمد و جنازه پدر را در آغوش گرفت و به عزاداری پرداخت. سخنان او با پدر و گریههایش بر شهید کربلا همچنان ادامه داشت تا اینکه گروهی از یاران عمر بن سعد پیش آمدند و او را به زور از پیکر پاک پدرش جدا کردند و کشان کشان نزد دیگر اسرا بردند. ۳ - دفن اجساد شهدا بسیاری از مورخان و سیره نگاران اعم از شیعه و سنی بر این اعتقادند که در روز یازدهم محرم و پس از عزیمت سپاه عمر بن سعد به سوی کوفه، گروهی از بنی اسد که در غاضریه ساکن بودند، خود را به اجساد مطهر امام حسین علیه السلام و یارانش رسانده بر آنان نماز گزارده و آنان را دفن کردند. چگونگی دفن شهدا بنی اسد امام حسین علیه السلام را در همین جایی که اکنون قبر شریف آن حضرت علیه السلام است، دفن نموده و سپس فرزندش علی اکبر علیه السلام را کنار پای آن حضرت به خاک سپردند آنان همچنین برای دیگر شهیدان کربلا اعم از بنی هاشم و غیر بنی هاشم گودالی در پائین پای حسین علیه السلام کنده و همگی را گرد آورده در آنجا دفن کردند، سپس به سراغ جسم مطهر علمدار کربلا عباس بن علی علیه السلام - رفتند و او را در سر راه غاضریه همان جایی که به شهادت رسیده بود و اکنون قبر شریف او است، دفن نمودند.
۴ - ورود اسرا به کوفه نقل شده بعد از اینکه اسرای اهل بیت علیهم السلام را به کوفه منتقل کردند، بسیاری از مردم کوفه به تماشای اسرا آمدند و برخی از آنان، چون اسرا را در این وضع ناگوار دیدند، صدا به گریه و زاری بلند کردند، امام سجاد علیه السلام سر بلند کردند و خطاب به آنان فرمودند: «اگر شما برای ما گریه و زاری میکنید، پس چه کسی ما را کشت؟!» سرانجام اسرای اهل بیت علیهم السلام را پس از مدتی گرداندن در کوچههای کوفه به دارالاماره بردند. آن روز عبیدالله بن زیاد در قصر دار الاماره نشست و مهمانی عمومی برگزار کرد و دستور داد تا سر امام حسین علیه السلام را در پیش روی او قرار دادند، سپس دستور داد تا اهل بیت امام علیه السلام را بر او وارد کردند. پس زنان اهل بیت علیه السلام و نیز امام سجاد علیه السلام را در حالیکه غل و زنجیر بر گردنش افکنده بودند، بر پسر زیاد وارد کردند. ۵ - شهادت دو نوجوان بنا بر نقل برخی از منابع، پس از شهادت امام حسین علیه السلام و به اسارت در آمدن اهل بیت آن حضرت، دو تن از نوجوانان اهل بیت علیهم السلام از اسارتگاه عمر بن سعد فرار کردند. این دو نوجوان که از پسران عبدالله بن جعفر یا پسران پسر عبدالله بن جعفر بودند، به مردی از قبیله طی پناه بردند. بیشتر بخوانید:روز سقای دشت کربلا اما این مرد آن دو نوجوان را با قساوت تمام به شهادت رساند و سرهایشان را نزد ابن زیاد برد. ابن زیاد نیز به مامورانش دستور داد تا به پاس این عمل ناجوانمردانه، گردن آن مرد را زدند و خانهاش را ویران کردند. منبع: ویکی فقه
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
کلیدواژه: محرم 1402
امام حسین علیه السلام
علیه السلام
اهل بیت علیهم
علیه السلام
سلام الله علی
اهل بیت علیه
اهل بیت امام
کاروان اسرا
عمر بن سعد
الله علیه
بن زیاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۳۷۶۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیتالله العظمی دوزدوزانی تبریزی: روحانیت فقط به عبا و عمامه نیست/ اشتباه عالِم مانند اشتباه فرد عادی نیست، عدهای را منحرف می کند/ روحانی واقعی برای تربیت دینی و انسانی باید تلاش و تبلیغ کند
به گزارش جماران؛ آیت الله العظمی دوزدوزانی تبریزی در درس اخلاق خود در مسجد اعظم قم بیان کرد: الإمامُ علیٌّ علیه السلام: زَلَّةُ العالِمِ کانکِسارِ السَّفینَةِ تَغرَقُ ، و تُغرِقُ. ( بحار الانوار، ۳۹ ، ۵۸). امام على علیه السلام می فرمایند: لغزش عالم مانند شکسته شدن کشتى است که سرنشینان خود را غرق مى کند و خودش هم غرق مى شود.
آیت الله العظمی دوزدوزانی تبریزی تاکید کرد: اشتباه عالم مانند اشتباه فرد عادی نیست. (فکر و عمل اشتباه او ) عده ای را منحرف میکند، مانند محمدعلی باب، دین مردم را سست ( و منحرف ) میکند. در عصر حاضر، عالِم را روحانی خطاب میکنند.
آیت الله العظمی دوزدوزانی تبریزی افزود: روحانیت فقط به عبا و عمامه نیست. باید فکر و عمل و خواب و همه چیز او به معنویت مربوط باشد. روحانی برای دنیا حرکت نمیکند. روحانی واقعی برای تربیت دینی و انسانی باید تلاش و تبلیغ کند.
برگردد آنکه با هوس کشور آمده است
سر ناورد به افسر شاهی گدای ما
زندگانی عالمان را بخوانید. سید نعمت الله جزائری چه گونه زندگی میکرد؟
آه ، من خجالت میکشم.
بعضی میگویند نمیشود. خب برای چه طلبه شده اید؟
اگر برای دنیا آمده اید، بروید. نتیجه عکس دارد. می آیند؛ گمراه میشوند؛ قومی را به گمراهی میکشند.
داستان شقرانی که از موالی امام صادق علیه السلام است را خوانده اید و میدانید!
امام است، تقیه میکند، رفته است پیش منصور. شقرانی از امام درخواست وساطت برای معیشتش را دارد. شرابخوار است اما امام که جانم به فدایش، قبول میکند.
کار که حل شد امام فرمودند:
إِنَّ اَلْحَسَنَ مِنْ کُلِّ أَحَدٍ حَسَنٌ وَ إِنَّهُ مِنْکَ أَحْسَنُ لِمَکَانِکَ مِنَّا وَ إِنَّ اَلْقَبِیحَ مِنْ کُلِّ أَحَدٍ قَبِیحٌ وَ إِنَّهُ مِنْکَ أَقْبَحُ لِمَکَانِکَ مِنَّا. ( بحارالانوار، ۴۷، ۳۵۰)
خوبی از همه خوب است، اما از تو خوبتر چون به ما منسوب هستی و بدی برای همه بد است، اما از تو بدتر زیرا که تو منسوب به ما هستی.
تو از شیعیان امام صادق علیه السلام هستی ( بایست مراقب رفتار و کردارت باشی)
امام علیه السلام پندی دیگر هم برای ما دارد:
کسی که خلاف میکند با اشاره و تلویحا به او تذکر دهیم.
نگوییم نمازت باطل است. بگوییم در رساله این را ، اینطور خواندهام.
وظیفه ما خیلی سنگین است.
خطا اگر در حوزه باشد بسیار بد است. اگر برای آبادانی دین کاری نمیکنیم، دین را خرابتر نکنیم.
آقایی که میخواهی روحانی باشی و جهنمی نباشی، مواظب باش کار عکس نشود.حتی الامکان اگر برای آبادانی دین کاری نمیکنیم، خرابتر نکنیم.
ان شاءالله موفق باشیم که مردم را هدایت کنیم و شرط آن ابتدا هدایت خودمان است.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته